loading...
آموزش ها
تبلیغات ویزه
        sms.mida-co.ir



       
       
M:A بازدید : 272 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

یک مشتری راضی درباره تجربه خوب خود با 4 تا 5 نفر دیگر صحبت می کند و از برند شما تعریف و تمجید خواهد کرد. ولی یک مشتری ناراضی به 7 تا 13 نفر دیگر صحبت خواهد کرد. تحقیقات دیگری نتایج ترسناکی در این زمینه داشت که بیان می کرد یک مشتری ناراضی تا 23 سال درباره تجربه بد خود صحبت خواهد کرد.

هیچ شرکتی نمی تواند بدنامی نام تجاری خود را برای 2 دهه تحمل کند. و هیچ شرکتی نمی تواند هر 5 سال نیمی از مشتریان خود را از دست بدهد و باز هم سرپا بماند. اما با وجود ضرر هایی که یک شرکت در نتیجه نا رضایتی مشتریان ممکن است متقبل شود یا چه سود هایی که ممكن است به اين شکل از دست بدهد، باز هم با کمال تعجب مشاهده می شود که شرکت ها برای حفظ مشتری توجه کمی از خود نشان می دهند. بیش از 80 درصد هزينه كرد شرکت ها برای جمع آوری مشتری است و این مقدار در حدود 3 تا 5 برابر بیش از هزینه راضی نگه داشتن مشتری فعلی است.

نیک ردن موسس کمپانی فیوژن برندینگ می گوید: " این آمار باعث تاسف است. بازگرداندن مشتریان یا تلاش برای راضی کردن مشتری ناراضي باید یکی از عناصر اصلی استراتژی پیدا کردن مشتریان جدید باشد،  تا او را از فرار دور کنیم." این راهی است که می توانید نام شرکت خود را در آینده حک کنید.

بازیابی مشتریان می تواند به شدت سود دهی را زیاد کند. مطالعات نشان می دهد که اگر روی بازیابی مشتریان سرمایه گذاری کنید سرمایه شما با 30 تا 150 درصد سود باز می گردد. بریتیش ایرویز برآورد کرده بود که با سرمایه گذاری برای بازگرداندن مشتریان ناراضی توانسته است به ازای هر 1 دلاری که سرمایه گذاری کرده است 2 دلار بدست آورد. در حقیقت بریتیش ایرویز کشف کرده بود که بیشتر رونق کسب و کار آنها به همین مشتریان وفادار بستگی داشته است.

کمپانی هتل های "هامپتون این" تاخمین زده است که سیستم تضمین خدمات به مشتری آنها توانسته است درآمد آنها را 11 میلیون دلار افزایش دهد که در این صنعت بالاترین نرخ رشد بازگشت سرمایه است.

یک برنامه موثر بازیابی مشتریان در دو سطح رخ می دهد. اولی فرایند سه مرحله ای است که باید در عملیات خدمات رسانی به مشتری جمع شود.

مرحله اول عبارت است از عذر خواهی و پاسخ گویی. اظهار تاسف و قبول مسئولیت هر اشتباه حتی اگر تقصیر از تامین کنندگان یا دیگران است. در مرحله بعد باید برای این مشکل راه حلی پیدا کنید برای این منظور باید کمی با دقت بیشتر مشکل مشتری را زیر نظر داشت و تا حد امکان راهی کم هزینه برای آن یافت. زیر نظر گرفتن مشکل مشتری نباید فقط برای رفع مشکل باشد بلکه باید ناراحتی و درد مشتری را هم جبران نماید. بعضی ها به چنین جبران خسارتی "طلب بخشش" می گویند. انتظارات را با فهرستی از کارها مدیریت کنید. در یکی از شعبه های سیتی بانک پژوهشی انجام شد که طی آن برای جذب مشتری در آینده زمان خاصی مشخص شد تا در این زمان رضایت مشتری را جلب کنند. و در این کار هم موفق بودند آنها توانستند رضایت مشتریان را 40 درصد افزایش دهند. آنها می خواستند از حل مشکل مشتری اطمینان حاصل کنند و مهمتر از آن آیا از اینکه مشکل آنها حل شده است رضایت خاطر پیدا کرده اند؟ یک تحقیق نشان داد که یک تلفن برای پیگیری مشکل مشتری می تواند رضایت او را 5 تا 7 درصد افزایش دهد و همچنین تمایل او به خرید دوباره را 8 تا 12 درصد افزایش دهد.

سطح بعدی ساخت مجموعه قابلیت های بازیابی مشتری قرار دارد که به چهار دلیل زیر ساخت چنین مجموعه ای لازم است:

شرکت ها باید بتوانند توانایی های کارکنان خود را افزایش دهند به خصوص افرادی که در بخش خدمات پس از فروش کار می کنند. تاخمین زده می شود این بخش در حدود 65 درصد از کل شکایت ها را پاسخ گو هستند. دیگر کارکنان هم باید اهمیت پاسداری از مشتری را دریابند. کمپانی فورد پرسنل تازه کار خود را برای مهارت های روابط عمومی آموزش می دهد. شرکت های زیادی هم برای اینکه کارمندان خود را با نقش مهم هر بخش از شرکت در رضایت مشتری بیشتر آشنا کنند آنها را در قسمت خدمات پس از فروش خود به کارآموزی می فرستند.
حال سوال اينجاست كه کارمندان شما برای جلب رضایت مشتری چقدر می توانند از شرکت مایه بگذارند؟ به عنوان مثال در شرکت بین المللی ماریوت کارمندان می توانند تا 2500 دلار خرج کنند تا رضایت مشتری را جلب کنند بدون اینکه نیازی به کسب اجازه داشته باشند. جدول زمانی شما برای پاسخ گویی چقدر است؟ تحقیقاتی که بریتیش ایرویز انجام داد نشان داد که اگر زمان پاسخ گویی از 5 روز بیشتر طول بکشد 40 تا 50 درصد از مشتریان از دست رفته اند. کارمندان در چه سطحی می توانند پاسخگوی شکایات باشند؟ آیا هر کارمندی می تواند مرهمی بر درد مشتری بگذارد یا باید اینکار را به افرادی خوش برخورد اجتماعی و آموزش دیده سپرد؟ جواب این سوال را خود بهتر می دانید.

مشتریان باید بتوانند به راحتی از طریق ایمیل، نامه یا حتی خطوط تلفنی شبانه روزی شکایات خود را به اطلاع شما برسانند. شرکت ها باید مقاومت در برابر قبول شکایت را کاهش دهند و گزارش هایی بر اساس شکایات تهیه نمایند. غول بیمه ایالات متحده USAA تک تک شکایاتی را که در بانک اطلاعاتی اش وجود دارد بررسی می کند دلیل شکایت مورد کنکاش قرار می گیرد و فرایند ها مورد آزمایش مجدد قرار می گیرند تا از نارضایتی مشتری در آینده جلوگیری کنند. برای اینکه بهینه سازی ها را سازمان دهی کنید باید همه فرایند ها را توسعه دهید و همه بخش های شرکت خود را مسئول کار هایشان قرار دهید. اطلاعات مربوط به شکایات همچنین باید برای تعیین الویت های سرمایه گذاری و بهینه سازی ها مورد استفاده قرار گیرند.

چنین شرکتی باید بانک اطلاعاتی مربوط به مشتریان و کالا ها را به یکدیگر مرتبط کنند. هیچ کس دوست ندارد شکایت ها را بشنود ولی این شکایت ها در حقیقت فرصتی هستند برای تغییرات مثبت آینده و دلیلی برای حالت تدافعی گرفتن نیستند. با دقت تعداد شکایات و دلایل آنها را مورد بررسی قرار دهید. مهمتر اینکه شکایات برای جلوگیری از تکرار مجدد باید به بخش مربوطه ارجاع گردند و گزارشی از اصلاحات انجام شده توسط مدیر ارشد دریافت شود. به خاطر داشته باشد افزایش تعداد شکایات نشانی از موفقیت است. معمولا مشتریانی درباره کالا و خدمات شما شکایت می کنند که بیشترین تعهد را به نام تجاری شما دارند. بریتیش ایرویز متوجه شد 87 درصد از افرادی که شکایت کرده بودند افراد معقولی بودند.

M:A بازدید : 268 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

 

وقتی که برای گروهی از مردم که کسب کارهای کوچک را اداره می کنند صحبت می کنم اغلب با لحنی خاص از آنها سوالی خاص می پرسم. آیا کسب و کاری کوچک می تواند با وال مارت رقابت کند؟ من فقط درباره یک خرده فروش بزرگ صحبت نمی کنم بلکه درباره همه شرکت های بزرگ صحبت می کنم. امروزه با توسعه وحشتناکی که کسب و کار های بزرگ داشته اند ( و راه های پیچیده و بی رحمانی ای که در زمینه بازاریابی و خدمات مشتریان انجام می دهند) طبیعی است که چنین فکری در ذهن صاحبان مشاغل کوچک نقش بندد.

اما به نظر من مشکل اصلی همه کسب و کار های کوچک از خود کم بینی آنها ناشی می شود. آنها قبل از اینکه به برتری های خود پی ببرند نابود می شوند.

 

1. از آنها سبقت بگیرید

یک کسب وکار کوچک مانند یک قایق تندرو است که می تواند به سرعت مانور دهد، هر گاه لازم است سرعت خود را کم یا زیاد کند و برای تغییر جهت نسبت به یک کشتی بزرگ به فضای کمتری نیاز دارد.

 

2. توجه و ارتباط واقعی با مشتری

صاحبان کسب وکار های کوچک می توانند به مشتریان رابطه ای نزدیک و واقعی برقرار کنند با آنها احوال پرسی کنند و با هم صحبت کنند و صمیمانه تر با مشتری برخورد کنند.  خلاصه این که خدمات به مشتری را با چیزی بارزش تر از یک سلام و لبخندی ساختگی به مشتریان خود هدیه دهند (آنگونه که در فروشگاه های بزرگ زنجیره ای يا شركت هاي بزرگ دیده می شود.) در آنجا مشتریان به راحتی متوجه می شوند که فروشندگان از ترس از دست دادن شغل خود و ریاکارانه با شما مهربانی می کنند.

 

3. بین کمک به خود و از این طرف بفرمایید  یکی را انتخاب کنید!

من ترجیح می دهم از فروشگاهی کوچک خرید کنم چون آنها تمایل بیشتری برای کمک به شما دارند. این مثل این است که بین کمک یک فروشنده برای انتخاب جنس خوب و کمک او فقط برای یافتن جنس یکی را انتخاب کنید. در فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای انبوهی از اجناس وجود دارند که بر روی هم انباشته شده اند و بیشترین کمکی که یکی از کارمندان آنها بتوانند به شما بکنند این است که محل جنس را به شما بگویند و در عین حال شما را زیر نظر بگیرند که مبادا دزدی کنید! در چنین وضعیتی کمتر پیش می آید یکی از آنها فرصت کند یا بخواهد به شما در گرفتن تصمیم درست کمک کند.

 

4. آموزش

آموزش می تواند بخش مهمی از فرایند خرید باشد. وقتی که چندین کالای مشابه در برابر شماست که همه آنها نیازهای شما را برآورده می کنند انتخاب بین آنها کار ساده ای نخواهد بود. برای اینکه تصمیم درستی بگیرید به کمی آموزش نیاز دارید. کسب و کار های کوچک تمایل بیشتری برای کمک به مشتری و ارائه آموزش های اولیه از خود نشان می دهند. و همینطور اجناس خاص را که ممکن است فقط یک مشتری از آنها بخواهد بهتر فراهم می کنند.

 

5. بهترین کالا را ارائه کنید.

کسب وکار های کوچک می توانند به راحتی بهترین کالا و خدمات را با بالاترین کیفیت شناسایی کنند و آنرا به مشتریان خود ارائه نمایند. این نقطه قوت برای کسب وکار های بزرگ می تواند یک نقطه ضعف باشد با توجه به طیف وسیع کالا و خدماتی که ارائه می دهند شناسایی بهترین و با کیفیت ترین کالا ها برایشان کار ساده ای نیست. شاید فروشگاه شما به اندازه یک ردیف از کل یک فروشگاه رنجیره ای هم جنس نداشته باشد ولی مهم این است که شما کالا و خدماتی ارائه دهید که مشتری را راضی نگه دارد. در این صورت است که آنها در رقابت با شما می بازند گویی بقیه کالا های آنها از دور رقابت خارج شده اند. به یاد داشته باشید همیشه بهترین کالا گرانترین کالا نیست.

 

6. در ارائه خدمات کوتاهی نکنید.

مطمئن شوید اشتباهی را که بیشتر کسب و کار های بزرگ مرتکب می شوند گریبان گیر شما نشود. خود را در تله درگیری بیش از حد نیندازید. متاسفانه بسیار دیده ام که بسیاری از فروشگاه های زنجیره ای به محض اینکه قفسه هایشان خلوت می شود آنها را پر می کنند ولی برای گرفتن پول از مشتری به اندازه کافی نفر ندارند و مشتری مجبور است برای اینکه پول بدهد معتل بماند. فکر کنید که مشتری شما در چنین وضعیتی چه احساسی دارد احتمالا از کار روزانه خسته است و شاید هم کلافه باشد و حال باید برای پرداخت پول اجبارا در صف بایستد.

اما در یک فروشگاه کوچک همه چیز اتومات نیست و فروشنده می تواند با خریدار صحبت کند اطالاعات لازم را به او بدهد اگر احتیاج به آموزشی هست آنرا در اختیار شما قرار دهد و آن محیط خشک و رسمی ماشینی وجود ندارد مي توانيد از مشتري به خاطر معتل شدنش عذر خواهي كنيد كمي خوش و بش كنيد تا دل او را بدسا آوريد و هر جا که لازم باشد می توانید خدمات لازم را ارائه دهید و استراتژی خود در رقابت با کشتی غول پیکر ولی تنبل به سرعت عوض کنید. آنها برای خدمت رسانی بهتر به مشتریان باید مراحل مختلف را بگذرانند و دوره های آموزشی بگذرانند تا چقدر این دوره ها موثر باشند و چقدر كارمندانشان به اين موضوع اهميت بدهند!

 

7. فقط با قیمت پایین رقابت نکنید.

بعضی از کسب وکار های کوچک کمی بیشتر از رقبای قدرتمند خود خرج می کنند می خواهم بگویم که این خوب است. گروه خاصی از مشتریان هستند که می خواهند قدری بیشتر پول بپردازند تا کالا و خدمات بهتری دریافت کنند. این به شما بستگی دارد که خدمات و کالای با کیفیتی برای آنها تهیه کنید. و مطمئن شوید که آنها ارزش افزوده را دریافت می کنند. و مشتریانی هم هستند که وقت و نیروی شما را می گیرند تا کالای ارزانتر را بیابند و در نهایت هم از فروشگا های زنجیره ای خرید می کنند.

این شغل شماست که این افراد را بشناسید و برتری کالا و خدمات خود را نشان دهید به آنها کاتالوگ ها را نشان دهید. مهم نیست در چه کسب و کاری هستید فقط قایق تندروی خود را برانید و مانند یک راننده قایق تندرو عمل کنید و کشتی های غول پیکر را پشت سر بگذارید. شروع کنید و بازار را از دست کسب و کار های بزرگ خارج کنید.

M:A بازدید : 255 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

اگر از سود کسب و کارتان روی خودش سرمایه گذاری نکنید آن را ضایع کرده اید. قسمتي از سود شما باید روی کسب و کارتان سرمایه گذاری شود تا رشد و توسعه یابد نه اینکه صرف ولخرجی شود.

البته شما هزینه هایی دارید که باید خرج کنید ولی اگر کاری نیمه وقت راه انداخته اید و در آمد اصلی شما از محل دیگری است بهترین راه این است که بیشتر سود خود را روی آن سرمایه گذاری کنید. و آنگاه که کسب و کار شما رونق گرفت می توانید از درآمد خود استفاده کنید.

متخصص بازاریابی جفری فاکس می گوید "استیک بخرید و هات داگ بخورید". مفهوم این حرف روشن است: یعنی هزینه ها را پایین نگه دارید ولی آنها را حذف نکنید. در اینجا سه راه که می توانید به کمک آن روی کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید و آن را توسعه دهید معرفی شده اند.

 

1- نیمی از 50 درصد درآمد روزانه خود را روی تبلیغات هزینه کنید.

شاید فکر کنید که این حق شماست که سود حاصل از کسب و کار خود را خرج کنید و از آن لذت ببرید چون برای آن زحمت کشیده اید. شما حق دارید. اما اگر می خواهید کسب و کار خود را توسعه دهید باید روی آن سرمایه گذاری مجدد انجام دهيد. به عنوان مثال اگر در ماه 100 دلار برای دستیابی به فرصت های شغلی هزینه می کنید و این منجر به 200 دلار درآمد می شود که 100 دلار سود نصیب شما کرده است حال به جای اینکه تمام 100 دلار را خرج کنید چه می شود اگر 100 دلار ديگر هم روی کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید و درآمد خود را به 400 دلار برسانید آنگاه 200 دلار سود نصیب شما خواهد شد. و اگر باز هم صبور باشید می توانید باز هم سود خود را افزایش نمایید.

 

2- به مجموعه زیر دست کمک کنید

هنگامی که کسب و کاری را اداره می کنید با افراد و مشاغل دیگر هم در ارتباط هستید که به شما خدماتی می دهند و با استفاده از این خدمات شما می توانید کالا یا خدمات مناسب در اختیار مشتریان قرار دهید و کیفیت کار آنها بر کالا و خدمات شما تاثیر مستقیم دارد. شما با سرمایه گذاری روی این کسب و کار ها و می توانید کیفیت کار خود را افزایش دهید و در نتیجه درآمد خود و قدرت رقابت خود را افزایش دهید. این کار بیشتر نیاز به زمان دارد تا پول و همچنان که آنها پیشرفت می کنند می توانید پیشرفت خود را ببینید. کمپانی بزرگ تویوتا از همین روش برای حمایت قطعه سازان خود استفاده می کنند و به آنها کمک فنی و مدیریتی می کند پرسنل آنها را آموزش می دهد کار به جایی رسیده که قطعه سازان برای کار با این ابرقدرت ژاپنی با یکدیگر به شدت رقابت می کنند. خوب برای شروع به چند تا از شرکت های پایین دست خود زنگ بزنید و از آنها بپرسید چگونه می توانند به آنها کمک کنید تا کسب و کار خود را توسعه دهند.

 

3- با تقویت ابزار های ارتباطی خود سرمایه گذاری دوباره انجام دهید.

بجای اینکه همه پول خود را صرف تبلیغات کنید با سرمایه گذاری بیشتر روی وب سایت خود، کارت ویزیت، فرم های ارتباطی، کاتالوگ ها و.. کسب و کار خود را توسعه دهید. آنها را بهینه سازی کنید و تاثیر گذاری این ابزار ها را افزایش دهید. شاید یک بهینه سازی ساده در وب سایت شرکت سبب افزایش فروش شما شود. از متخصصین کپی رایت کمک بگیرید و از افراد حرفه برای طراحی گرافیک و تبلیغات کسب و کار خود کمک بگیرید.

سرمایه گذاری مجدد به این سه روش می تواند سرعت رشد شرکت شما را بالا ببرد. و درنهایت سود چنين كسب و كاري حتي از آنچه انتظار داشتید بالاتر خواهد رفت.

M:A بازدید : 191 دوشنبه 12 فروردین 1392 نظرات (0)

بدون شک هر کسی در زندگی خود اشتباهاتی در زمینه سرمایه گذاری مرتکب می شود. ممکن است گرفتار آدم بد ذاتی شده باشید یا با طلبکارانی مواجه شوید که نتوانید پول آنها را بپردازید سهامی خریده باشید که پول شما را به باد داده است اما به هر حال جبران آن غیر ممکن نیست.

یکی از مهمترین نمود های نجات کشتی در حال غرق شدن داشتن توانایی آموختن از اشتباهات گذشته است.

هر چند این لیست را نمی توان جامع و فراگیر دانست، اما رئوس اشتباهات معمول سرمایه گذاری را در بر دارد.

 

سر در گمی بین کوتاه مدت و بلند مدت

فنونی وجود دارند به نام فنون مدیریت فعال که با استفاده از آن می توان برای خرید یا فروش کالای سرمایه ای تصمیم گرفت. ولی گاه پیش می آید که با رعایت آنها هم ضرر کنید. مثلاً مشاهده می شود که بعضی از سرمایه گذاران هنگامی که قیمت ها پایین آمده و احساس می کنند پول خود را از دست داده اند شروع به فروش می کنند و زمانی که وضع بازار خوب است و قیمت ها بالاست اقدام به خرید می کنند.

کارلو پاناچیونه می گوید: "یکی از بزرگترین اشتباهات زمانی پیش می آید که به سرمایه گذاری بلند مدت خود با دید کوتاه مدت نگاه کنید."  او موسس و مالک گروه ناوبری رد وود شورز کالیف است.

آنچه بیشتر مردم انجام می دهند این گونه است. وقتی مردم تصمیم به فروش می گیرند که بازار خراب است و خریدار کم. اما زمانی می توان به قیمت خوب فروخت که بازار در شرایط خوبی باشد. کارلو می گوید:

"چگونه می خواهید سرمایه خود را بازیابید در حالیکه سرمایه گذاری خود را تبدیل به پول نقد کرده اید. پول در شرایط عادی صرفنظر از تغییرات بازار می تواند متوسطی از ارزش را به شما بدهد."

پاناپیونه می گوید هر 12 یا 24 ماه بخرید. اگر وضعیت بازار خوب باشد بهترین را می خرید. اگر وضعیت بازار خراب باشد ارزان تر می خرید.

اگر شکنندگی بازار شما را نگران می کند. با یک مشاور سرمایه گذاری مشورت کنید تا شما را درباره وضعیت بازار راهنمایی کند. اما در کنار آن به اندازه کافی در باره کاری که می خواهید انجام دهید تحقیق کنید تا بدانید مشاور شما کفایت لازم را دارد؟

 

وفاداری به یک سرمایه گذاری برای مدت خیلی طولانی

همانطور که یک بوکسور باید بداند کی ضربه بزند و کی عقب بکشد، یک سرمایه گذار هم باید یاد بگیرید چه موقع کنار بکشد. همیشه سرمایه گذاری ها منجر به سود نمی شوند. باید بتوانید بر احساسات خود غبله کنید تا اشتباهات خود را شناسایی کنید و جلوی ضرر را بگیرید. سعی منید دچار طمع نشوید!

پاناچیونه در این باره می گوید: اگر دیدید از سرمایه گذاری شما بوی خوشی نمی آید . هیچگاه نشانه های خوبی از آن شنیده نمی شود آنرا 10 سال نگه ندارید چون همه پول تان را از دست خواهید داد.

 

گیر افتادن در سیاه چاله کارت اعتباری

خرید کردن با کارت اعتباری یعنی خرج کردن پول فردا بخاطر هوس امروز!  معمولا خرج کردن به این روش منجر به پشیمانی می شود و نتیجه آن یک دور باطل از بدهکاری است.

جولی مورفی برنامه ریز سرمایه گذاری و موسس شرکت مدیریت دارایی  JMC می گوید: مردم کاری می کنند که در آمد امروزشان بخاطر ولخرجی های دیروز مصرف می شود.

راه حل رهایی از این سیاه چال کم کردن مخارج غیر ضروری و کمی صرفه جویی است. تا اینکه بدهی ها حل شود ولی تجربه نشان داده کسی که در چاله کارت اعتباری گیر می کند به ندرت می تواند از آن خارج شود.

او توصیه می کند تعادلی بین بدیها و هزینه های کنونی برقرار کنید به طوریکه پس از مدتی این بدیهی ها را صاف کنید. و در عین حال خیلی زیر فشار نباشید.

او ادامه می دهد: " اگر اکنون بتوانید برای خرید چیز هایی که هوس کرده اید بخرید کمی صبر کنید در آینده هم کارت اعتباری خود را خواهید داشت و می توانید از آن استفاده کنید با این تفاوت که کمتر بدهکار خواهید بود. من همیشه استفاده از کارت اعتباری را به تعویق می اندازم و هر بار می گویم دفعه بعد با آن خرید می کنم دفعه بعد و دوباره دفعه بعد."

شما هنوز هم می توانید خوش باشید ولی ابتدا پس انداز خود را کنار بگذارید. به این روش هزینه بلند مدت شما کاهش خواهد یافت.

 

گرفتن وام های با بهره بالا

شاید دلیل خوبی برای گرفتن وام داشته باشید اما یک لحظه فکر کنید که نتوانسته اید اقساط خود را بپردازید و مامور بانک در راه خانه شماست تا آنرا مصادره کند!

تصفیه یک وام زمان زیادی می خواهد. اگر می توانید با بهره پایین تر وام خود را تصفیه کنید و سعی کنید برای خرید های بزرگ خود به اندازه کافی پس انداز کنید. برای این منظور می توانید یک حساب پس انداز اضطراری باز کنید. تا اینکه وامی بگیرید که عرصه را بر شما تنگ کند. اگر مجبورید وام بگیرید پس از اینکه به اندازه کافی پس انداز کردید می توانید کمتر وام بگیرید و بهره کمتری هم بپردازید. پس انداز شما می تواند به صورت طلا نقره یا سهام باشد که در شرایط تورمی بالا این راه ها بیشتر توصیه می شوند.

بهترین کار این است که حسابی باز کنید که نتوانید از آن پول بردارید. ولی بتوانید به صورت ماهیانه در حساب خود پس انداز کنید.

افراد کمی هستند که سه تا شش ماه بتوانند پس انداز کنند. آنها می گویند آه اما من باید تفریح کنم و از زندگی لذت ببرم"

برای آینده ای راحت تر پس انداز کنید تا از چپاول حسابتان توسط خودتان جلوگیری کنید.

 

به افراد با مهارت های محدود اعتماد نکنید.

من نمی توانم از کسی که دانش لازم را ندارد برای سرمایه گذاری کمک بگیرم و به نصایح او گوش دهم.

افراد معمولی معمولاً بازیچه حرفه ای ها یا قربانی طمع خود هستند.

کریس راوستن متخصص برنامه ریزی سرمایه گذاری و موسس گروه سرمایه گذاری فاکس استون می گوید: " من اهمیت نمی دهم که او پسرعموی بیلی باب است یا یک شرکت بیمه موفق است، آنچه مهم است این است که برای توصیه ای که می کند تخصص و دانش لازم را دارد یا خیر؟"

اگر در دام چنین نصایحی افتادید شاید بهترین راه قبول مشکل باشد باید آنرا به عنوان یک درس دردناک قبول کنید. به این امید که این درس برای شما خیلی گران تمام نشود. درباره سرمایه گذاری خود دوباره تحقیق کنید و با توجه به شرایط خود که آیا می خواهید در بلند مدت یا کوتاه مدت سرمایه خود را بازیابید بهترین تصمیم را بگیرید.

اما برای دفعه بعد که می خواهید سرمایه گذاری کنید علاوه بر اینکه از کمک افراد حرفه ای بهره می برید باید در مورد سرمایه گذاری تان خودتان هم تحقیق کنید ببینید اکنون شرایط بازار چگونه است؟ شرایط تاثیر گذار بر آن چه هستند؟ اگر سهام شرکتی را می خرید درباره وضعیت شرکت درآمده ها و نحوه مدیریت آن اطلاعاتی بدست آورید آیا بازار آنها رو به رشد است آیا اکنون در بازار موفق عمل می کنند و این موفقیت در آینده هم ادامه خواهد داشت؟ آیا بزرگان سرمایه تمایلی به خرید این سهام دارند؟ اگر برای کالای سرمایه ای پول خود را می دهید آیا این کالا تاییدیه های لازم را دارد؟ آیا شرکتی که به شما محصول خود را عرضه می کند گواهی نامه معتبر دارد آیا تولید کننده آن برای همه کالا های خود گواهی نامه معتبر دارد یا فقط برای یکی از محصولاتش گواهی نامه دارد؟

تبلیغات

تعداد صفحات : 153

درباره ما
Profile Pic
سلام نیاز به همکار:از دوستانی که در برنامه نویسی یا وبلاگ نویسی سررشته دارند دعوت به همکاری در سایت آموزشها می شود لطفا با ما تماس بکیرید و شماره بگذارید.(در قسمت تماس با ما)
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    ازکدام بخش بیشتر خوشتان آمد
    خلاصه آمار
    آمار سایت
  • کل مطالب : 610
  • کل نظرات : 63
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 91
  • آی پی امروز : 130
  • آی پی دیروز : 105
  • بازدید امروز : 452
  • باردید دیروز : 271
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 452
  • بازدید ماه : 6,588
  • بازدید سال : 59,153
  • بازدید کلی : 730,109
  • کدهای اختصاصی

    رنک الکسا

    وضعیت آب و هوا

    پیچک

    ديكشنري آنلاين
    نرخ ارز